در بازی شطرنج من و تو;
مُهره های من ,همیشه سرخ بود.!
سرباز من , اسیر افسونگری تو بود
رُخ سرخم ,ویران نگاه تو بود.
اسب خیالم ,هوای سرزمین تو میکرد.
شاه دلم ,کیش مهر تو بود.
من ,همیشه مات عشق تو بودم.
اما !
از من نبود, اگر همیشه میباختم,
تو در قُمار عشق , بازیگری قهار بودی!
درود بر شما دوست عزیز
من در وبلاگم مطلب کوتاهی درباره جایگاه زن در دین زرتشت نوشتم لطفا" اگر علاقه دارید آن مطلب را بخوانید و دیدگاهتان را بیان کنید.
با تشکر از شما دوست عزیز[گل]
خیلی سرتون شلوغه هااااااااان.حتما بیا.
به روزم
به یادتون هستیم.
سال نو مبارک...
سلام
سال نو مبارک
نیستی...
سلام.خوب هستید!
از شما خواهش می شود[گل] به کا سر بزنید!
{ شاید ما هم قسمتی از آرزویتان شویم } [گل]
تظر یادتون نره ![گل]
چرا انقدر غیبت اخه.......بیاید اینجا پیش ما
سلام دوست قدیمی...
این شعرتون رو هم تو وب قبلیتون گذاشته بود ...
خیلی قشنگه ....
ب ما دیگه سری نمی زنید...
موفق و پایدار باشید
التماس دعا
یا علی
سلام عزیزم ممنون که سر زدی وبلاگ تو هم عالی بود ... موفق باشی ....
salam cheghad ghamginiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii