اینجا همه چیز خوب هست. آرامش، آرامش و آرامش ...
اینقدر آرامش و سکوت هست که دارم ازش احساس خفگی میکنم.
دارم میرم سر وقت دکترم. حال و روزم خوب نیست یعنی خوب نبوده که حالا باشه. یعنی خوب نبود بدترم شد. نمیدونم چرا ! ولی تو برام پُر از دلهره ی، پُر از درد...
نمیدونم چرا این تصمیم رو گرفتم که باهات ادامه بدم. ولی...
ولی این رو خوب میدونم که دیگه دوستت ندارم و نمیتونم داشته باشم. تو برای من مُردی؛ یا بهتره بگم منم که مُردم. دیگه مثل قدیما واسه دیدنت ذوق نمیکنم. دیگه یادت بهم روحیه و نشاط نمیده دیگه....
گاهی دلم برات میسوزه. باخودم فکر میکنم،شاید تو واقعاً اومدی برای جبران...
اما حیف ناگهان چه زود دیر میشود...
خیلی قشنگه
خودت می نویسی؟؟؟
چقدر آهنگ وبلاگت خوبه .. اسم آهنگ و خواننده اش چیه ؟
خودتو عذاب نده ، اگه دوسش نداری خودتو درگیر نکن ....