چـ ـ ـ ـ ـ ـــــــــــرا ؟
چـ ـ ـ ـ ـ ـــــــــــرا ؟

چـ ـ ـ ـ ـ ـــــــــــرا ؟

....




ازم پرسیدی: چرا هر وقت باهات حرف میزنم!
خوابم میاد!!!
بهت گفتم شاید بخاطر اینه که آدم کسل کننده ایی ام.
اما تو گفتی که نه بخاطر اینه که صدات بهم آرامش میده.
اما امشب بهم گفتی ؛ 
حقیقت رو

گفتی که هر وقت باهات حرف میزنم خوابم میگیره
از بس [کسل کننده اییـــــ ]

ولی ای کاش یادت بود که چرا !!! 

 

ضمیمه:

شادی مدت هاست که در وجودم نپاییده.
گویا خاکـــــــ وجودم را
برای روییدن مناسب نیافته است...

بی عنوان...

 

 

 

 

  

 

من دیگه همه طاس هامو ریختم!
دیگه به پایان خودم رسیدم، 
این حسیِ که الان دارم...

 

تــــــــــرانه ایی از جنس مهتاب...





اِمشب تــــ ـ ـ ـرانهِ ام را از جِنس مَهتاب می سُرایم!
و با حَریر خیالت به دریا می سپارم،
تا شاید!!!
آنرا، با آوای پُر خروشش؛
آنسوی آبها در گوشهایت فَریاد کند...




آمــــــــدم، امـّا ماندم قطعی نیست...
بودنم از جبر و رفتنم دلخواهی نیست.

نامردی...

 

  

آنان که بودنت را قدر نمیدانند،
رفتنت را نامردی میخوانند!!!


 

 

 

NO Titel !!!

امروز حالم خوب بود!  
هر چند اتفاق خاصی رُخ نداده 
و شاید برای خیلی ها یک روز کاملاً عادی بحساب بیاد،
ولی امروز رو دوست داشتم. 

 

 

پ .ن : خدایا این حال رو از ما نگیر...